رفتارهای سمی در محیط خوابگاه دخترانه

  • نویسنده گونا صادقیانی
  • تاریخ انتشار 1402/03/05
رفتارهای سمی در محیط خوابگاه دخترانه

رفتارهای سمی در محیط خوابگاه دخترانه

برقراری ارتباط موثر و داشتن روابط سالم و مناسب در پانسیون دخترانه تهران مهارتی است که هرکسی از آن بهره ای دارد. با داشتن ارتباط با هم اتاقی ها می توانیم از باورها و عقایدشان مطلع شویم و خود نیز باورها و افکارمان را به دیگران منتقل کنیم. مهارتهای ارتباطی و برقراری ارتباط با اشخاص و گروه های گوناگون نیازمند آموختن و به کارگیری برخی نکات و کنار گذاشتن برخی است. مجموعۀ این باید و نبایدها کیفیت ارتباط را در خوابگاه دخترانه مشخص می کند. برخی افراد به دلیل نوع تربیت، ویژگیهای شخصیتی و وسعت روابط اجتماعی و تجربه های بیشتر، در برقراری ارتباط، موفق تر عمل می کنند و بعضی دیگر به دلایل متعددی فاقد این مهارت اند. به هرحال چون برقراری ارتباط موثر یک مهارت و در عین حال یک هنر است، قابل آموزش و یادگیری است.  در اینجا سعی داریم چند رفتار سمی را که مانع ارتباط در محیط پانسیون دخترانه است و به روابط اصیل و صمیمانه آسیب می زند، به شما معرفی کنیم. این رفتارها به ویژه در محیط کوچک خوابگاه بسیار سمی تر می شود. شما می توانید با شناسایی رفتارهای سمی در خودتان و حذف آنها کیفیت ارتباطی خود را ارتقا بخشید. اما این رفتارهای سمی کدام اند؟

حسادت کردن

حسادت ویژگی های خوب شمارا می کشد، اجازه ندهید با شما چنین کند. حسادت، هنر شمارش داشته های دیگران به جای داشته های خویش است. این رفتار به هیچ وجه برای ارتباط مفید نیست. سفر زندگی خود را نباید با هیچکس مقایسه کرد، خودتان را با خودتان مقایسه کنید. حداکثر تلاش خود را بکنید، سپس پیشرفت خود را ارزیابی کنید. خودتان را با دیروزتان مقایسه کنید. اگر هم پیشرفتی نبود ببینید مشکل کجا بوده است. بدین طریق هم درباره خودتان حس بهتری خواهید داشت، هم به دیگران، و در نتیجه ارتباطات بهتری را شکل خواهید داد.

شخصی کردن همه مسائل

 افرادی که این رفتار سمی را دارند، همۀ صحبت ها و اتفاقات اطراف را شخصی می کنند و با برداشت اشتباه از گفته های دیگران دچار سوءتفاهم و رفتارهای تلخ و گزنده می شوند. در واقع، گفته های دیگران را به خودشان می گیرند و چنین می پندارند که همۀ گفته های دیگران دربارۀ آنهاست. این افراد با دید منفی و شک گفته های دیگران را دنبال می کنند و از هر کلمه هزاران معنا و مسئله بیرون می کشند که البته همۀ این معانی را متوجه خودشان می دانند. گویی دیگران قصد دارند دائماً از آنها انتقاد کنند. واقعیت این است که همیشه آدمها قصد ندارند دوپهلو صحبت کنند و مارا بیازارند یا پیام پنهانی به قصد آزار ما داشته باشند. مسائل را شخصی نکنیم.

همیشه در نقش قربانی ظاهر شدن

رفتار سمی دیگر این است که همیشه خود را قربانی ببنیم، برای خودمان دلسوزی کنیم، خود را محکوم به مشکلات ببینیم، و فردی فاقد کنترل و اراده به نظر برسیم. واقعیت این است که اگرچه ما در بعضی اتفاقات زندگی اختیاری نداشته ایم، ولی در اداره کردن و مدیریت کردن این اتفاقات انتخاب گر هستیم. می توانیم انتخاب کنیم که تسلیم مشکلات شویم و با شکایت از زمین و زمان فردی پر از خشم و غرغر و خسته کننده به نظر برسیم، یا انتخاب کنیم که نوع دیگری عمل کنیم و اوضاع زندگی خود را آزادانه تغییر دهیم. وقتی از شکایت دست می کشید و احساس درماندگی را از خود دور می کنید، به وضوح احساس قدرت می کنید، البته اگر خودتان بخواهید. طبیعتاً افراد قوی و تاثیرگذار در مقایسه با افراد ضعیف و درمانده حس بهتری به اطرافیان خود نیز القا می کنند.

چسبیدن به غم و رنج و اندوه و فقدان

 یکی از سخت ترین در سهای زندگی این است که باید بتوانی از مشکلاتی چون خشم، غم، سوگ، فقدان، جدایی، احساس گناه، نفرت و غیره گذر کنی و بالاخره آنها را رها کنی. بدون شک تغییر کار سختی است و ما تلاش  می کنیم که تغییر نکنیم به همین دلیل این تلخی ها را رها نمی کنیم چون کار سختی است. اما رها کردن در واقع سالم ترین راه پیش روست. چسبیدن به غم و اندوه و خشم های قدیم و رها نکردن آنها، ویژگی های نامطلوبی را در ما ایجاد می کند و از همین رو از دید دیگران شخصیتی ناشاد و گاهی حتی پیچیده و ناراحت به نظر می رسیم و این نگاه حتماً در ارتباطات ما تاثیر منفی دارد.

 

 

اشتراک‌گذاری:

مقالات مشابه

امتیاز و نظرات